اقتصاد اساسيترين محوري است كه دشمن از سالهاي آغازين انقلاب اسلامي، تهاجم به آن را در دستور كار قرار داده است، استكبار جهاني بهويژه در سالهاي اخير بسيار كوشيد تا با تمام توان خود، ضربه نهايي را به اقتصاد ايران وارد و نظام اسلامي را سرنگون كند.
در تعابير حكيمانه مقام معظم رهبري، آميزهاي از دو مفهوم جهاد و اقتصاد بيانگر پيوستگي توأمان ارزشهاي مادي و معنوي در فرهنگ اقتصادي كشور است، تركيب اين دو واژه، نشاندهنده هر دو وجهه مادي و ارزشي است كه خود بيانگر نگاه جامع و چندوجهي آموزههاي اسلامي به دنيا و آخرت در كنار هم ميباشد.
بديهي است، تحقق اهداف انقلاب اسلامي و پيشرفت اقتصادي به نهادينه شدن فرهنگ آن نياز دارد و اهميت عوامل غير اقتصادي بهويژه نقش فرهنگ را كه شرط اساسي براي تحقق جهاد اقتصادي است، دوچندان ميسازد؛ كتاب جهاد اقتصادي، تنظيم و بازنگري مقالههايي در اين زمينه است كه به اهتمام محمود اصغري و به قلم جمعي از نويسندگان منتشر شده است.
اين كتاب داراي 3 بخش است و هر فصل آن را مقالات مختلفي تشكيل ميدهد كه بخش اول آن به بيان مباني و هدفها پرداخته و به چهار فصل تقسيم شده است، اول واكاوي ريشههاي پيام جهاد اقتصادي به قلم سيدمصباح عاملي و دوم، شاكلهشناسي جهاد اقتصادي به قلم مشترك علياكبر نوايي و محمود اصغري كه به بيان جهاد اقتصادي، فقر و محروميتزدايي، عدالت و علل فقر پرداخته است.
فصل سوم اين بخش، جامعهنگري در جهاد اقتصادي نام دارد و از سوي محمود اصغري نگارش شده است، اين مقاله در 8 صفحه به بيان پيامد اصلاحات تكبعدي، مباحث همپايي عدالت اجتماعي و رشد اقتصادي و نقش مسؤولان در تحقق عدالت اجتماعي پرداخته است، آخرين فصل اين بخش نيز به قلم محمود اصغري و با عنوان مباني جهاد اقتصادي، توسعه روئيده در بستر دين و ارزشهاي ديني است كه در دو قسمت جهان اسلام و توسعه نيافتگي و نيز مباني توسعه روئيده بر بستر دين (بر مبناي انديشه شهيد مطهري) تنظيم شده است.
بخش دوم اين كتاب با نام موانع و چالشهاي جهاد اقتصادي و داراي دو فصل است، فصل اول به مقاله دكتر مصطفي سليميفر با نام موانع غير اقتصادي اختصاص يافته كه در اين مقاله به نظم، وجدان كاري، مشاركت در فرايند توسعه، مصرف بهينه، خلاقيت، نظام آموزشي، شايسته سالاري، كار؛ محور ارزش، قانون گرايي و امنيت توجه شده است.
فصل دوم اين بخش با نام چالشهاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي، مقالهاي از محمدحسين پژوهنده است و در 6 سر فصل تنظيم شده است كه عبارتاند از: ناهماهنگي بين مقومها، عناصر انساني نامطلوب، تنظيم نشدن بودجهها بر اساس نيازها و بهرهگيري از اهرمهاي سياسي در بودجهريزي، مسأله مهاجرت به شهرها و حاشيهنشيني، مهاجرت نخبگان علمي و وجود پارادوكس.
همچنين بخش سوم اين كتاب با نام راهبردها: توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني با مقاله اصلاح الگوها و روشها همسو با سند چشم انداز بيست ساله نوشته محمود اصغري آغاز ميشود و در دو فصل مختلف به اين موضوع مينگرد، فصل اول در بعد نظري آن شامل دو مقاله الگوشناسي مديريت و اقتصاد اسلامي در تحليل پيام رهبري، نوشته سيدمجيد ظهيري و توانمنديهاي موجود در جهت دستيابي به الگوي اسلاميايراني توسعه، به قلم محمود اصغري است.
فصل دوم نيز در بعد عملي و ايجاد بستر هاي مناسب است و به چهار بستر اجتماعي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي توجه نموده است، در بستر اجتماعي مقاله علياكبر نوايي به بيان توجه به قلمروهاي عدالت اجتماعي و چگونگي روند آن در جامعه اختصاص دارد، در بستر سياسي مقاله انتخاب مسؤولان حكومتي متعهد به مباني و هدفهاي نظام اسلامي نوشته محمود اصغري آمده است، در بستر فرهنگي مقالهاي ديگر از محمد اصغري به آوردن دين در متن زندگي فردي و اجتماعي پرداخته و در بستر اقتصادي نيز 2 مقاله به نامهاي اصلاح ساختار اقتصادي در راستاي سند چشمانداز، نوشته محمود اصغري و نقش خدمات در فرايند توليد و اشتغال، نوشته صادق بختياري قرار دارد.