تهيه كنندگان ويژه نامه : سايت بسيج مستضعفين توصيههاي وزير اسبق كشاورزي در خصوص اقتصاد مقاومتي؛ مصداقهاي اصلي اقتصاد مقاومتي در حوزهي كشاورزي چيست؟ مؤلفهها و پايههاي اقتصاد مقاومتي در حوزهي كشاورزي چيست؟ آيا دولت در اين حوزه وارد فعاليت شدهاست؟ نگراني اصلي اقتصاد ايران در حوزهي كشاورزي چيست؟ اقتصاد مقاومتي را از كجا بايد آغاز كرد؟ آيا ميتوان شروع اقتصاد مقاومتي را از كشاورزي استارت زد؟ چگونه؟ وزير اسبق كشاورزي و دبيركل فعلي خانهي كشاورز، در گفتوگو با «برهان»، به ارزيابي جنبههاي مختلف اقتصاد مقاومتي در حوزهي كشاورزي پرداخت. وي كه از سال 1367 تا به امروز به طور مستمر در مسائل مربوط به بخش كشاورزي كشور درگير بوده، اعتقاد دارد كه صداقت، شفافيت، بهينه كردن مصرف منابع، استفادهي حداكثري از ظرفيتهاي توليد، توجه به اقشار آسيبپذير، جلوگيري از سوءتغذيه، كاهش قيمتهاي تمامشده و ...، مهمترين مؤلفههاي اقتصاد مقاومتي در حوزهي كشاورزي است. به علاوه ايشان معتقدند كه براي مقابله با خطر سوءتغذيه و تهديد امنيت غذايي كشور، شايد لازم باشد در مورد برخي از مواد غذاييها، به سياستهاي كوپني دههي 1360 بازگرديم: آقاي دكتر، موضوع كلي اين گفتوگو، مؤلفههاي اصلي اقتصاد مقاومتي در حوزهي كشاورزي است. دربارهي مؤلفهها و پايههاي اقتصاد مقاومتي به طور كلي صحبت شده، اما به طور جزئي منظور از اقتصاد مقاومتي روشن نشده است. به اعتقاد شما مصداقهاي اصلي اقتصاد مقاومتي در حوزهي كشاورزي چيست؟ همانطور كه گفتيد، صحبتهايي كلي دربارهي مفهوم «اقتصاد مقاومتي» بيان شده، اما به طور جزئي و دقيق منظور از آن تعيين نشده است. به نظر بنده اقتصاد مقاومتي در حوزهي كشاورزي به معناي تلاش براي حداكثر استفاده از امكانات موجود براي توليد محصولات استراتژيك و اساسي جهت كاهش وابستگي به كشورهاي خارجي، افزايش بهرهوري تا حد امكان، توليد كالاهايي كه وابستگي به خارج را هر چه كمتر ميكنند و تأمين نهادههاي لازم به شكل كامل و در زماني مناسب است؛ همچنين به موازات اينها بايد در بخش كشاورزي سرمايهگذاري كرد. بايد دقت كنيم كه در اقتصاد مقاومتي از امكانات داخلي، استفادهي بيشتري كنيم و منابع را به شكل دقيقتري تخصيص دهيم. علم اقتصاد همين است كه با تخصيص حداقل منابع، حداكثر استفاده را ببريم. اگر همين موضوع را در بخشهاي اقتصاد كشور از جمله در بخش كشاورزي مدنظر قرار دهيم، در راستاي اقتصاد مقاومتي قرار خواهيم گرفت. به زبان ديگر، اقتصاد مقاومتي يعني توليد بيشتر، بهرهوري بيشتر و هزينهي كمتر؛ و توجه بيشتر به محصولات استراتژيك. اگر منظور از اقتصاد مقاومتي غير از اين است، بايد توضيح داده شود. از طرف ديگر، تلقي شخصي بنده اين است كه اقتصاد مقاومتي مربوط به دورهي استمرار تحريمهاي تجاري موجود است و دائمي نيست. از اين رو در اقتصاد مقاومتي بايد توجه بيشتري به اقدامهاي روبنايي كرد كه در توليد دخالت دارند. به عنوان مثال در سال گذشته به علت كمبود شديد كودشيميايي، شايد نزديك به 40 درصد از توليد گندم ما از بين رفت. شما به مسئلهي پايين بودن سرمايهگذاري در بخش كشاورزي اشاره كرديد. منظور شما دقيقاً چيست؟ آيا كميت سرمايهگذاري در بخش كشاورزي پايين است يا كيفيت و بهرهوري اين سرمايهگذاري؟ متأسفانه نقص تاريخي در بخش كشاورزي اقتصاد ما، جذب ناكافي سرمايهگذاري در اين بخش بوده كه چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب وجود داشته است و به قدر كافي در اين بخش انباشت سرمايه نداشتهايم. به همين خاطر امروز ميبينيم كه توليداتمان نه تنها افزايش نمييابد، بلكه در سراشيبي كاهش توليد هستيم. بايد توجه كرد كه بيش از 90 درصد سرمايهگذاري در بخش كشاورزي، ريالي است، نه دلاري. حجم سرمايهگذاري در بخش كشاورزي ما نزديك به 150 تا 170 ميليارد دلار است و حتي اگر عمر سرمايهگذاري را 15 سال در نظر بگيريم، سالانه لااقل 10 ميليارد دلار استهلاك داريم؛ اما نه تنها اين استهلاك هيچ وقت به طور كامل جبران نشده، بلكه حتي در سطح 50 درصد آن نيز سرمايهگذاري نميكنيم. از نيروي كار و سرمايه كه بگذريم، امروزه حتي منابع پايه نيز به سرمايهگذاري در آب و خاك ارتباط پيدا كرده است. اگر سرمايهگذاري نباشد، اينها به شدت مستهلك ميشوند و روي منابع انساني فشار وارد ميشود و در نتيجه قيمتهاي تمامشده به شدت افزايش پيدا ميكند. متأسفانه وابستگي به نيروي كار در بخش كشاورزي نيز سال به سال به علت همين نبود سرمايهگذاري رو به افزايش است. در اقتصاد مقاومتي بايد اين نقاط ضعف را جبران كرد. به طور مشخصتر، چگونه ميتوان به اين هدف رسيد؟ اقتصاد مقاومتي در بخش كشاورزي يعني افزايش توليد. از يك سو بايد در بخش مصرف، صرفهجويي صورت گيرد و اسرافها كاهش يابد ـ به نظر ميرسد كه با اصلاح قيمتها اسراف بسيار كم شده است ـ از سوي ديگر بايد به عوامل مؤثر بر توليد از جمله تأمين نيازهاي توليد مثل بذر، كود، سم، دارو، اسپرم و مادهي ژنتيكي مؤثر و مناسب و نيز به سرمايهگذاريهاي زيربنايي توجه كرد. در اقتصاد مقاومتي بايد هر چيزي كه توليد را افزايش، ضايعات را كاهش و هزينه و قيمت تمامشده را پايين ميآورد، مورد توجه قرار گيرد. از سوي ديگر مردم بايد جدا از ضايع كردن مواد غذايي پرهيز كنند؛ نه به اين معنا كه غذا نخورند، بلكه به اين معنا كه بايد ضايعات را كاهش دهند. به موازات اينها منابع پايه اعم از آب و خاك نيز بايد حفظ شوند. مهمترين تفاوت اقتصاد مقاومتي در حوزهي كشاورزي با شرايط عادي كه با تحريمهاي شديد مواجه نيستيم، چيست؟ در بخش كشاورزي، اقتصاد مقاومتي با اقتصاد غيرمقاومتي در مواردي بسيار جزئي با هم تفاوت دارند. اين تفاوت هم آن است كه كشاورزان بايد رغبت بيشتري به توليد كالاهاي استراتژيك پيدا كنند. ممكن است اقتصاد مقاومتي بر هزينه كردن كل منابع مالي كشور اثرگذار باشد؛ اما مسئله اين است كه بيش از 97 تا 98 درصد بخش كشاورزي ما در اختيار بخش خصوصي است. از اين رو تلاش دولت در اين حوزه ميتواند معطوف به اين باشد كه از هدر دادن منابع مالي كشور در طرحهاي بيهوده، بينتيجه و تبليغاتي خودداري كند. به عنوان مثال انتقال آب خزر به سمنان يا پروژههايي كه در ميانمدت كمكي به رشد اقتصادي كشور نميكنند، هدر دادن منابع است. اقتصاد مقاومتي و غيرمقاومتي در بخش كشاوري بسيار به هم نزديك هستند. در هر دو بايد سرمايهگذاري انجام شود، بهرهوري افزايش يابد، ضايعات كمتر شود، استفاده از منابع، بهينه گردد و توجه بيشتري در سياستهاي دولت و عملكرد خود كشاورزان به كالاهاي اساسي و استراتژيك صورت گيرد. منظورتان از كالاهاي اساسي بيشتر چه كالاهايي است؟ كالاهايي كه مجبور به واردات آنها هستيم؛ مانند گندم، جو، روغننباتي، علوفه، برنج، شكر، سويا، ذرت و دانههاي روغني. اينها كالاهايياند كه سالانه ميلياردها دلار براي وارداتشان هزينه ميكنيم. به عنوان مثال بعضي سالها تا 10 ميليارد دلار براي واردات اين كالاها هزينه ميپردازيم. كشاورزان بايد با تلاش و همت بيشتر، توليد را در واحد آب و واحد زمين افزايش دهند؛ اما مشكل اصلي در بخش كشاورزي، همان طور كه گفتم، كمبود تاريخي سرمايهگذاري در اين بخش است. متأسفانه پس از انقلاب هيچگاه نتوانستهايم سرمايهگذاري مناسبي در اين بخش انجام دهيم. سالهاي نخست گرفتار جنگ و بازسازي كشور و مسائلي از اين دست بوديم اما به ويژه در دههي 80 با توجه به افزايش بيسابقهي درآمدهاي نفتي، در سرمايهگذاريهاي زيربنايي در بخش كشاوري كاملاً ناموفق بوديم. به عنوان مثال بايد اشاره كرد كه اگر در دههي 70، 6 يا 7 كالاي كشاورزيمان توجيه اقتصادي نداشت و قادر به رقابت در عرصههاي جهاني نبود، در پايان دههي 80 اين تعداد به بيش از 100 محصول رسيد. اينها همه به دليل نبود سرمايهگذاري مناسب، افزايش قيمتهاي تمامشده و بعضاً كاهش توليد در واحد آب يا زمين بوده است. امروزه نگراني اصلي ما در بخش كشاورزي چيست؟ نگراني بزرگ امروز ما اين است كه به دليل گراني بيش از حد مواد غذايي با مشكل سوءتغذيه در جامعه روبهرو هستيم. دهكهاي پايين جامعه به شدت گرفتار سوءتغذيه هستند. در اين طبقات به طور حتم بيش از 50 درصد هزينهي خانوارها صرف مواد غذايي ميشود و به همين خاطر تغذيهي مناسبي ندارند. يكي از دلايل اصلي اين موضوع، بهرهوري پايين است كه به نبود سرمايهگذاري كافي بازميگردد. حدود 12 درصد از جيديپي ما به بخش كشاورزي مربوط ميشود، اما انباشت سرمايه در اين بخش كمتر از 5 درصد است. اين نشان ميدهد كه استهلاك رو به فزوني و بهرهوري رو به كاستي است و قيمتهاي تمامشده رو به افزايش و مصرف غذايي رو به كاهش است. ما اكنون تمامي فاكتورهاي ناخوشايند سوءتغذيه را در كشور داريم و اين علامت خوبي براي يك جامعه نيست. در حالي كه طبق گزارش بانك مركزي و سالنامهي آماري مركز آمار، روزانه بيش از 3500 كيلوكالري از توليدات داخل و واردات براي هر نفر انرژي تأمين ميشود، يعني سرانهي تأمين مواد غذايي در كشور ما بيش از استاندارد جهاني است، اما بيش از 40 درصد از جوامع روستايي و بيش از 30 درصد از جوامع شهري در تهديد امنيت مواد غذايي قرار دارند. اين در حالي است كه طبق استانداردهاي جهاني، در كشوري با اين ميزان از تأمين مواد غذايي، در بدترين شرايط توزيع ثروت نبايد بيش از 7 درصد از افراد جامعه دچار سوءتغذيه باشند. اين نشانگر فقر و عدم توجه كافي به توزيع ثروت در جامعه است. عدهي بسيار محدودي درآمدهاي بسيار بالايي دارند و عدهي زيادي نيز درآمدشان چنان پايين است كه امنيت غذاييشان به خطر افتاده است؛ آن هم به دليل فقر عمومي حاكم بر دهكهاي درآمدي پايين، نه به دليل تأمين نشدن مواد غذايي. براي حل اين مشكل و اطمينان از تأمين مواد غذايي براي دهكهاي پايين درآمدي جامعه چه بايد كرد؟ شايد يكي از راهحلهاي اين مشكل، بازگشت به سياستهاي دههي 60 باشد. حداقل در بين دهكهايي كه درآمد كافي ندارند، به جاي هدفمندسازي و ارائهي پول مستقيم، بايد كوپن مواد غذايي بدهيم تا از سوءتغذيه و تهديد امنيت غذايي در كشور جلوگيري شود. اين مسائل بايد در اقتصاد مقاومتي مد نظر قرار گيرد تا هم از تورم جلوگيري شود و هم سوءتعذيه كاهش يابد. يعني ميفرماييد كه مثلاً به جاي اجراي سياست هدفمندي يارانهها بايد به سياستهاي كوپني بازگرديم؟ پيشنهاد بنده اين است. قرار نبود كه هدفمندي يارانهها همه را تحت پوشش قرار دهد. بايد به دهكهاي كمدرآمد كمك ميشد. بنده پيشنهاد ميكنم كه به جاي توزيع پول و افزايش گردش پول و تورم، با استفاده از همين پول مواد غذايي بخريم و بين اين افراد توزيع كنيم. نزديك به 30 ميليون نفر در جامعهي ما مشكل سوءتغذيه دارند. به عنوان مثال ميتوانيم هر ماه به اين گروهها سبد كالايي بدهيم. اين كار چند مزيت دارد؛ از جمله اينكه تورم را كاهش ميدهد، سوءتغذيه را از بين ميبرد، امنيت غذايي را تأمين ميكند و علاوه بر اينها افرادي به ويژه در مناطق دورافتاده كه شايد خود را قانع كردهاند كه با دريافت يارانه كار نكنند، از اين تصميم منصرف ميشوند. به هر حال، نگراني بنده اين است كه در شرايط كنوني، اقشار كمدرآمد آسيب بيشتري ببينند. هميشه همين طور بوده كه در شرايط بحراني و تورم زياد، پولدارها پولدارتر شدهاند و فقرا، فقيرتر. اين سياستها شايد كمك كند تا اقشار عمومي جامعه آسيب كمتري ببينند و درآمدهاي ملي افزايش پيدا كند. روي چند نكته بيشتر تأكيد كرديد؛ از جمله موضوع افزايش سهم بخش كشاورزي از كل هزينههاي سرمايهگذاري و توجه به اقشار آسيبپذير جامعه. غير از اينها دولت و مجلس به طور مشخص چه سياستهايي را بايد دنبال كنند؟ افزون بر اينها بايد سياستي را به كار گيرند كه كشاورزان به توليد كالاهاي استراتژيك تشويق شوند تا واردات ما محدودتر شود. در شرايط فشارهاي ناشي از تحريمها، واردات گرانتر و هزينهها بيشتر ميشود؛ همچنين مسئولين دولت بايد اطلاعات صحيح به مردم ارائه كنند. وزير جهاد كشاورزي در ارديبهشت ماه سال جاري كه يك ماه از فصل برداشت گندم گذشته است و حتي كارشناسان كمتجربه هم ميدانند كه توليد گندم زير 9 ميليون تن خواهد بود، اعلام ميكند كه توليد گندم امسال ما 14.5 ميليون تن خواهد بود. اگر به واقع اين اتفاق ميافتاد، با توجه به سياستهاي هدفمندسازي يارانهها كه گفته شد كه در نتيجه كاهش يارانهي نان، مصرف گندم بين 2 تا 3 ميليون تن كاهش پيدا كرده، بايد حداقل 2 تا 2.5ميليون تن صادرات ميداشتيم. اين تحليل غلط وزير جهاد كشاورزي سبب شد كه اكنون وزارت بازرگاني مجبور باشد گندم را با قيمت بالاتر و كيفيت كمتر بخرد. در حالي كه اگر وزير جهاد كشاورزي اطلاعات درست ميداد و مثلاً در اسفند ماه ميگفت كه توليد گندم ما بالاي 9 ميليون تن نخواهد بود، وزارت بازرگاني ميتوانست گندم را با قيمت بهتر و كيفيت مناسبتر بخرد. اين كار ايشان چه دليلي داشت كه اكنون مجبور باشيم 6 ميليون تن گندم با هزينهي بيشتر و با كيفيت كمتر وارد كنيم؟ اين كارها حتي در شرايط عادي اقتصادي مضر است، چه رسد به وضعيت كنوني ما. نزديك به يك ميليارد دلار خسارت همين اطلاعرساني ناصحيح است. از اين رو دولت بايد در اطلاعرسانيهاي خود صادق باشد. در اقتصاد مقاومتي اگر صداقت وجود نداشته باشد، كشور به اشتباه ميافتد. دولت همچنين بايد طبق قانون رفتار كند. مجلس قانوني را در سال 1384 تصويب كرده كه طبق آن، قيمتهاي داخلي نبايد ارزانتر از قيمتهاي وارداتي باشد. به اين خاطر توجيهي ندارد كه گندم توليد داخل را ارزانتر از گندم وارداتي بخريم. در اين صورت معلوم است كه كشاورز گندم توليد نخواهد كرد و به سراغ محصولات ديگري كه سوددهي بيشتري دارند، خواهد رفت. تا اندازهاي به خاطر بهداشت خاك مجبور به توليد گندم است، اما فراتر از آن نميكارد. اين وضع با ضوابط اقتصاد مقاومتي همخواني ندارد. هماكنون دولت طبق قانون بايد قيمت تضميني خريد محصولات كشاوري را تا پايان شهريور اعلام كند. آقاي دكتر، به عنوان آخرين پرسش، آيا افزايش قيمت دلار در يك سال اخير كه طبيعتاً منجر به افزايش قيمت محصولات كشاورزي وارداتي بوده، نفعي براي توليدكنندگان بخش كشاورزي كشور داشته است؟ افزايش قيمت دلار در حالت عادي ميتواند قدرت رقابتي صادركنندگان ما را در بازارهاي جهاني بيشتر كند؛ اما در شرايط كنوني كه به دليل مواجهه به تحريمهاي شديد بحث اقتصاد مقاومتي مطرح است و با محدوديت صادرات و واردات مواجهايم، به نظر بنده بايد به جاي تشويق صادرات در بخش كشاورزي، توليداتي را تشويق كنيم كه جايگزين واردات شوند، چون شرايط فعلي ما با حالت اقتصاد عادي فرق دارد. <HEAD< head=""> |
تهيه كنندگان ويژه نامه :سايت بسيج مستضعفين
معاون رئيس جمهور اندونزي با اشاره به تخصص خود در زمينه اقتصاد، خطاب به رهبر انقلاب اسلامي افزود: من ديدگاههاي جنابعالي را درخصوص اقتصاد مقاومتي مطالعه كرده ام و اين ديدگاهها بسيار جالب و جديد است.
حضرت آيت الله خامنه اي رهبر انقلاب اسلامي در ديدار آقاي بوديانو معاون رئيس جمهور اندونزي و هيأت همراه، با اشاره به آرمانهاي اصلي جنبش عدم تعهد و ظرفيت ها و امكانات بسيار بالاي كشورهاي عضو اين جنبش تأكيد كردند: هدف اصلي بنيانگذاران جنبش عدم تعهد، تشكيل يك نهاد تشريفاتي نبوده است بلكه آنها به دنبال يك جنبش تأثيرگذار و زنده بودند و بايد اين هدف اكنون احيا شود.
ايشان افزودند: كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد از جمله كشورهايي همچون اندونزي كه از بنيانگذاران آن مي باشند، بايد با همكاري يكديگر و بالفعل كردن ظرفيت ها، در مسائل مهم بين المللي و منطقه اي حضور تأثيرگذار و نقش آفريني داشته باشند.
رهبر انقلاب اسلامي استفاده از تجربيات و پيشرفتهاي كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد را يكي ديگر از زمينه هاي قابل اجرا در جنبش دانستند و خاطرنشان كردند: البته پيشرفتهاي كشورهاي مستقل و اسلامي دشمناني دارد كه بايد مراقب نقشه ها و توطئه هاي آنها بود.
حضرت آيت الله خامنه اي، ايجاد اختلاف و درگيري مذهبي بويژه ميان شيعه و سني را يكي از توطئه هاي خطرناك خواندند و افزودند: اينگونه اقدامات با حمايت برخي قدرتها و بوسيله عناصري مزدور انجام مي شود و نمونه هاي آن اكنون در افغانستان و پاكستان است.
ايشان خاطرنشان كردند: القاعده و طالبان با حمايت همپيمانان امريكا در منطقه بوجود آمدند و امريكا نيز به بهانه مقابله با آنها، كشورهايي نظير پاكستان و افغانستان را بمباران مي كند، ولي هدف اصلي، سلطه بر اين كشورها است.
رهبر انقلاب اسلامي با هشدار درخصوص مراقبت از وقوع توطئه خطرناك جنگ قومي و مذهبي در اندونزي، مصر و ليبي بر لزوم همكاري بيش از پيش كشورهاي اسلامي تأكيد كردند.
در اين ديدار آقاي بوديانو معاون رئيس جمهور اندونزي ضمن ابراز خرسندي از برگزاري بسيار خوب اجلاس غيرمتعهدها در تهران، زمينه همكاريهاي اقتصادي ايران و اندونزي را بسيار زياد ارزيابي كرد و گفت: در مذاكرات انجام شده در تهران، مقرر شد بخش خصوصي و تجار دو كشور فعالتر شوند و راههاي گسترش همكاريهاي اقتصادي را بررسي كنند.
وي همچنين ظرفيت هاي كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد را براي نقش آفريني بيشتر و تأثيرگذارتر در مسائل بين المللي مهم خواند و درخصوص تنوع قومي و مذهبي در اندونزي گفت: دولت اندونزي همواره به دنبال ايجاد زمينه مناسب براي همزيستي مسالمت آميز و يكپارچگي قوميت ها و مذاهب گوناگون در اين كشور بوده است.
معاون رئيس جمهور اندونزي همچنين با اشاره به تخصص خود در زمينه اقتصاد، خطاب به رهبر انقلاب اسلامي افزود: من ديدگاههاي جنابعالي را درخصوص اقتصاد مقاومتي مطالعه كرده ام و اين ديدگاهها بسيار جالب و جديد است.