ايجاد اقتصاد مقاوم با كار و سرمايه ايراني
هنگامي كه صحبت از توليد ملي مي شود بيشتر نگاه ها به سمت كار و سرمايه ملي معطوف مي شود.يعني استفاده از منابع انساني و مالي براي رسيدن به اهداف توليدي در قالب اقتصاد كشور. اهدافي كه مارا در برابر سياست هاي سوداگرانه و سودجويانه دولت هاي مخالف ايمن مي كند و منجر به ايجاد اقتصاد مقاومتي مي شود. اما اين دو تنها دو ضلع از مثلث توليد هستند و ضلع سوم مديريت صحيح است.
مقام معظم رهبري امسال را سال توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني نام گزاري فرمودند با هدف اينكه هرچه سريعتر و بهتر به اهداف چشم انداز بيست ساله خود برسيم و نظام اقتصادي حاكم بر جامعه تبديل به اقتصاد مقاومتي گردد.
اولين قدم براي رسيدن به اقتصاد مقاومتي
براي ايجاد اقتصاد مقاومتي حتما بايد از توليد ملي و كار و سرمايه داخلي حمايت كرد. حمايت از توليد ملي توسط آحاد جامعه و مسئولان در دو جنبه مختلف بايد صورت پذيرد، همچنين مسئولان و برنامه ريزان موظف به انجام دو وظيفه هستند، يكي جلوگيري از ورود كالاهاي توليد خارجي به كشور كه در داخل نمونه مشابه دارند و ديگري فرهنگ سازي است. بدين معني كه فرهنگ استفاده از كالاهاي توليد داخل را در مردم ايجاد كنند.
در روزگاري كشور چين به لحاظ شرايط آب و هوايي و كشاورزي از نظركيفيت توليد برنج در سطح نامطلوبي قرار داشت. اما مردم اين كشور هرگز حاضر به ورود برنج مطلوبتر از تايوان و ديگر كشورها نشدند و حتي با ورود اين محصول، از مصرف آن اجتناب كردند تا به كشاورزان خود صدمه اي وارد نكنند و توليد داخلي كاهش نيابد. اين به معناي مديريت صحيح در حمايت از توليد داخلي است.
اگر مي خواهيم اقتصادي داشته باشيم كه در برابر اقدامات سودجويانه مخالفان مقاومت كرده و از تحريم ها براي خود موقعيت مي سازد. حتما بايد از سرمايه هاي مالي و انساني خود حمايت كنيم تا با افزايش توليد ملي، قدم در راه بالندگي كشور خود بگذاريم.
حمايت از نيروي كار داخلي بايد به صورتي انجام شود كه در هر زمينه اي نيروي كار ماهر داشته باشيم. نه صرفا تحصيلكرده هاي متوقع و كم مهارت!
البته نبايد از اين نكته غافل شد كه امروزه مصرف كنندگان جداي از مسائل ملي پرستانه خود، هر محصولي كه ارزانتر و با كيفيت تر توليد شود را خريداري مي كنند و قيمت نقش اساسي در انتخاب افراد ايفا مي كند. به طور كلي در تمام دنيا اينگونه است كه مصرف كننده در شرايط يكسان با خريد ارزانتر، مطلوبيت بيشتري بدست مي آورد و رضايت خاطر بيشتري در وجودش ايجاد مي شود . بنابراين توليد كننده داخلي بايد تا جايي حمايت شود كه محصول داخلي كيفيت خود را حفظ كند، نه اينكه توليدكننده با عدم رعايت استانداردهاي جهاني منجر به عدم رقابت پذيري محصول خود در عرصه جهاني شود يا صنعت كوچك بماند، كه در اين صورت انتظاري از مصرف كننده نمي رود كه باز هم به مصرف خود ادامه دهد.
زماني كه توليد باكيفيت انجام شد حالا نوبت به فرهنگ سازي مي رسد تا روحيه حمايت از توليد ملي را در مردم تقويت كند.اين فرهنگ سازي مي تواند از طريق رسانه هاي جمعي صورت پذيرد و تبليغات صحيح بهترين راه آن است.
دومين قدم
براي رسيدن به اقتصاد مقاومتي دومين قدم، حمايت ازنيروي كار ايراني است، نيروي كار جوان، فعال، تحصيلكرده و متخصص اگربه كار گرفته نشوند، بيشترين آسيب را به اقتصاد كشور وارد مي كنند آسيب هدر رفتن بزرگترين سرمايه هاي كشور.
حمايت از نيروي كار داخلي بايد به صورتي انجام شود كه در هر زمينه اي نيروي كار ماهر داشته باشيم. نه صرفا تحصيلكرده هاي متوقع و كم مهارت!
نرخ بالاي بيكاري در هر جامعه اي، نشان از عدم مديريت صحيح و حساب شده مسئولان آن كشور است. در شرايط حاضر جامعه ما با نيروي كارعظيمي مواجه شده است كه اغلب آنها تحصيلات عالي دارند. جذب اين نيروها و آموزش آنها براي ورود به بازار كار بايد با برنامه ريزي دقيقي صورت پذيرد تا هم استعدادهاي افراد شكوفا شود و هم افراد برحسب لياقت هاي خود در مكانهاي مناسب قرار گيرند.
داشتن تحصيلات دانشگاهي افراد، براي هر جامعه اي هم خوب است هم بد . خوب است چون منجر به افزايش سطح آگاهي و سواد عمومي در جامعه مي شود و فرهنگ در جامعه تحصيلكرده بسرعت رشد مي كند و افراد راحتتر متخصص و آموزش پذير مي شوند. اما بد است چون انتظارات افراد از جامعه و كارشان بالا مي رود. يك كارشناس ديگر حاضر نخواهد شد به كارهاي ساده و جزئي بپردازد. اگر در جامعه اي چشم و هم چشمي و تجملات بيشتر باشد اين مسئله شدت بيشتري پيدا مي كند و جنبه منفي تحصيلات بيشتر نمود مي كند.بنابراين حمايت از كار داخلي بايد به صورتي انجام شود كه در هر زمينه اي نيروي كار ماهر داشته باشيم. نه صرفا تحصيلكرده هاي متوقع و كم مهارت!
اگر مي خواهيم اقتصادي داشته باشيم كه در برابر اقدامات سودجويانه مخالفان مقاومت كرده و از تحريم ها براي خود موقعيت مي سازد. حتما بايد از سرمايه هاي مالي و انساني خود حمايت كنيم تا با افزايش توليد ملي، قدم در راه بالندگي كشور خود بگذاريم
سومين قدم
وجه سوم ايجاد اقتصاد مقاومتي، حمايت از سرمايه ايراني است. سرمايه اي كه اگر بدرستي در مسير خود قرار نگيرد، بدون تعارف از كشور خارج مي شود و نتيجه آباداني بلادهاي ديگر بجز كشور خويش است. سرمايه حالتي دارد كه هر جا سودآوري و امنيت بيشتر باشد به آن سمت سرازير مي شود. امنيت سرمايه گذاري در هر كشوري اولين نكته براي ورود و جذب سرمايه داخلي در آن كشور است.
اما نكته مهم اين است كه اين سرمايه كجا مصرف مي شود. درواقع مهمترين نكته ، وارد شدن اين سرمايه به چرخه توليد است، وگرنه اگر صرف معاملات دلالي و سوداگرانه شود تنها منجر به افزايش نقدينگي و تورم در كشور مي شود.
اگر مي خواهيم اقتصاد مقاومي داشته باشيم تا در برابر اقدامات سودجويانه مخالفان مقاومت كند و از تحريم ها و كارشكني ها، براي خود موقعيت بسازيم. حتما بايد از سرمايه هاي مالي و انساني خود حمايت كنيم تا با شكوفا شدن صنايع و افزايش توليد ملي خود قدم در راه بالندگي كشور خود بگذاريم.
بنابراين نتيجه مي گيريم كه راه ايجاد اقتصاد مقاومتي در يك كلام حمايت از توليد ملي و كار و سرمايه ايراني است.به شرطي كه اين حمايت بدرستي صورت پذيرد و منجر به كوچك ماندن صنعت و يا عدم ايجاد كيفيت در كار و توليد نشود.
سيده زينب لواساني
بخش اقتصاد تبيان